بازاریابی کسب و کار شما فقط یک جنبه ندارد. در واقع، آمیزهای از مسائل مختلف است که اگر در کنار هم درست مدیریت شوند، به رشد کسب و کار شما کمک میکنند. به مجموعۀ این مسائل، آمیخته بازاریابی (یا همان آمیزه بازاریابی) گفته میشود.
بگذارید همینجا خیالتان را راحت کنم: آمیخته بازاریابی اصلاً چیز پیچیدهای نیست. در واقع، هر کسب و کاری با بخشهای مختلف آمیخته بازاریابی و بانک موبایل اصناف و مشاغل سر و کار دارد، بدون آنکه لزوماً این مفهوم را بشناسد. مثلاً قیمتگذاری یکی از اجزای این آمیخته است. مسالهای که همه ما در کسب و کار خودمان باید در مورد آن تصمیمگیری کنیم. با این حساب، شاید بپرسید که شناختن آمیخته بازاریابی و اجزای آن چه دردی از ما دوا میکند؟
مزایای شناخت و استفاده از آمیخته بازاریابی چه هستند؟
با شناخت درست آمیخته بازاریابی:
شما نگاهی جامع و یکپارچه به بازاریابی شرکت خود خواهید داشت.
بخشهای مختلف بازاریابی شما هماهنگی بیشتری پیدا میکنند.
مطمئن خواهید بود که تمام جوانب بازاریابی کار خود را در نظر گرفتهاید.
امکان طراحی یک استراتژی بازاریابی کامل را پیدا خواهید کرد.
میتوانید بخشهای مختلف استراتژی بازاریابی خود را به خوبی کنترل کنید.
داستان آمیخته بازاریابی و اجزای آن از ابتدا تا به امروز
در سال 1960 یک پروفسور بازاریابی به نام ادموند مک کارتی (Edmund Jerome McCarthy) مفهوم «آمیخته بازاریابی» را مطرح کرد، و ساختاری را برای آن در نظر گرفت که به نظرش دربرگیرندۀ تمام بخشهای بازاریابی یک کسب و کار بود: محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان توزیع (Place) و ترویج (Promotion). با توجه به شروع تمام این کلمات با حرف P، این ساختار 4P نامیده میشود.
آمیخته بازاریابی، آمیزه بازاریابی یا ترکیب عناصر بازاریابی به عنوان ترجمه Marketing Mix استفاده می شوند. منظور از آمیخته یا ترکیب این است که بین این اجزا میبایست یک نگرش ترکیب سیستمی و هماهنگ برقرار شود تا بتواند بر مشتری تاثیر گذارد. طراحی و توسعه آمیخته بازار که به آن 4P یا 8P گفته می شود و از وظایف اصلی مدیر بازاریابی می باشد. ترکیب عناصر بازاریابی مجموعه ای از ابزارهای بازاریابی است که سازمان برای نیل به اهداف بازاریابی خود در بازار هدف از آن ها استفاده می کند. مک کارتی یک طبقه بندی چهار عامله از این ابزارها معرفی کرده است که چهار پی (4Ps) نام دارد و عبارت اند از کالا یا محصول، قیمت، مکان عرضه و فعالیت های ترویجی یا پیشبردی.
آمیخته بازاریابی مجموعهای از ابزارهای قابل کنترل بازاریابی است که شرکت با در هم آمیختن آنها سعی در پاسخگویی به بازار هدف می نماید. به عبارت دیگر آمیخته بازاریابی دربرگیرنده همه فعالیتهایی است که شرکت می تواند با انجام آنها بر میزان تقاضای محصولاتش اثر گذارد. در تقسیم بندی کلاسیک این فعالیتها را میتوان در چهار دسته کلی تقسیم بندی کرد:
محصول (Product) : کالا یا خدمتی که شرکت به بازار عرضه می نماید و می بایست در آن عوامل زیر مد نظر قرار گیرد :
تنوع محصول
طراحی
کیفیت
نام تجاری (برند)
ابعاد و بسته بندی
خدمات قبل، حین و پس از فروش، مرجوعی و گارانتی
قیمت (Price) : مبلغی که شرکت در قبال محصول از مشتری طلب می کند. در خصوص قیمت موارد زیر می بایست مورد توجه قرار گیرد :
لیست های قیمت
تخفیف های فروش
زمان پرداخت
نوع تسویه و اعتبار مشتریان
مکان عرضه یا توزیع (Place) : کلیه افراد و سازمانهایی که در فرآیند ارائه کالا یا خدمات از محل شرکت شما به دست مصرف کننده نهایی نقش دارند را شامل می شود :
کانالهای توزیع
نحوه حمل کالا و بسته بندی در زمان حمل
محل عرضه کالا
جورچینی کالا
انواع پایانه (نقطه) فروش یا P.O.S
ترویج (Promotion) : کلیه اقداماتی که سازمان برای افزایش میزان خرید یک یا همه گروههای هدف (شامل واسطه های فروش و مصرف کنندگان نهایی) بکار می برد که در آن باید به موارد زیر توجه نمود :
تبلیغات
پیشبرد فروش
فروشندگی شخصی
بازاریابی مستقیم
روابط عمومی
با وجود این ماهیت خدمات ایجاب می کند که به چهار رکن فوق ارکان راهبردی دیگری نیز اضافه شود، ارکان هشت گانه مدیریت یکپارچه خدمات یا Integrated Service Management عبارت اند از:
افراد یا People
بستهبندی یا Packaging
قدرت یا Power
برنامه ریزی یا Programing
متقاعدسازی یا Persuasion
ارائه یا Presentation
روابط عمومی یا Public Relations
مشارکت یا Participation
بررسی و کاوش یا Probe
وضعیت محیطی یا Physical Evidence
سیا ست پرداخت یا Payment
فرآیند یا Process
اشتیا ق و تعصب یا Passion
سیاست یا Policy
آرای عمومی یا Public Opinion
قیمت گذاری محصول به متغیرهای بسیاری بستگی دارد و همیشه باید بهروز باشد. مهمترین عوامل مؤثر بر قیمتگذاری هزینهی تولید، بازاریابی و تبلیغات، نوسانات قیمتی، هزینهی توزیع و مانند آن هستند. هر یک از این عوامل ممکن است جداگانه دچار تغییر شوند؛ بنابراین قیمتگذاری باید به گونهای باشد که آثار ناشی از این تغییرات را برای مدت معینی پوشش بدهد. البته اگر همهی این عوامل همزمان دچار تغییر شوند به تناسب این تغییرات قیمت کاهش یا افزایش مییابد.
در کنار بررسی عواملی که پیشتر ذکر کردیم، باید نکات دیگری را نیز در نظر بگیرید. بهترین مثال، رقابت است. قیمتگذاری همچنین بازار هدف و موقعیتیابی محصول را تحت تأثیر قرار میدهد. قیمتگذاری در برخی فعالیتهای تشویقی فروش مانند تخفیفهای مقداری به کار میرود؛ بنابراین بر پایهی همهی این عوامل استراتژیهای مختلفی برای قیمتگذاری وجود دارد که از میان آنها باید مناسبترین را برای آمیزه بازاریابی خود انتخاب کنید.
قیمتگذاری در دید مشتری از کالا، اثرگذار است. به یاد داشته باشید که در چشم مصرفکننده پایینترین قیمت میتواند به معنای کالای نامرغوب نسبت به کالای تولیدی رقیب شما باشد.
درصورتیکه قیمتهای بسیار بالا نیز به چشم مشتریان نامعقول است و اغلب فکر میکنند که قیمت تعیینشده از ارزش محصول بیشتر است. پس برای قیمتگذاری کالای خود، رقیبان و ارزش کالا را در نظر داشته باشید.