برای خیلی از ما پیش آمده که با وجود اطلاعات زیاد، بررسی و کاوش، توانایی تصمیمگیری درباره مسئلهای خاص را نداریم. در این وضعیت، دچار فلج تحلیلی شدهایم. فلج تحلیلی بهخاطر بررسی بیش از اندازهٔ مسئله موردنظر در زمینههای گوناگونی از جمله سرمایهگذاری یا تصمیم درباره خریدوفروش رخ میدهد. بیتحرکی ناشی از این وضعیت ممکن است پیامدهای ناخوشایندی در زندگی شخصی و کاری داشته باشد. در این مطلب، درباره فلج تحلیلی و روشهای مقابله با آن صحبت میکنیم.
بانک اطلاعات اصناف کشور ممکن است هم در مسائل رایج و هم پیچیده رخ دهد. این وضعیت معمولا ناشی از تحلیل تعدادی متغیر ناشناخته است. در چنین موقعیتی، نمیتوانیم با اطمینان درباره بهترین اقدام برای دستیابی به نتیجهٔ مشخص تصمیم بگیریم. همچنین فلج تحلیلی میتواند بهخاطر عدماطمینان از بهترین روشهای شناسایی نتیجه ایجاد شود. بیشتر وقتها میتوانیم با توسعهٔ روشهای تحلیل بر این مشکل غلبه کنیم.
فلج تحلیلی: تعریف، علل و درمان
تعریف:
فلج تحلیلی یک ضد الگو است و جایی بوجود می آید که شخص در یک موقعیت برای تصمیم گیری، بیش از حد بررسی و فکر می کند و در نهایت قادر به تصمیم گیری نیست، بنابراین نتیجه گیری را فلج می کند.
علل:
یک شخص به این دلیل درگیر فلج تحلیلی می شود که …
1. او ترس زیادی نسبت به تصمیم گیری اشتباه دارد.
2. او برای گرفتن یک تصمیم درست یا انتخاب یک گزینه مناسب دچار وسواس می شود، بنابراین تصمیم گیری توسط او به تاخیر می افتد.
3. او در گزینه های متعدد غرق شده است به طوریکه قادر نیست روی انتخاب یکی از بین آن همه تصمیم گیری کند.
4. حتی اگر یک موقعیت بسیار ساده و مشخصی برای تصمیم گیری باشد، براحتی این موقعیت را پیچیده می کند.
5. این فرد به اندازه ای در فکر کردن به نتیجه خروجی درگیر می شود که دیگر برای تصمیم گیری خیلی دیر شده است.
تحلیل بیش از اندازه، مشکلساز است
احتمالا در بین اطرافیانتان فرد یا افرادی را میشناسید که در پاسخ به سؤال «عصر میآیی با هم قدم بزنیم؟» میگویند: «با تو تماس میگیرم.». برای برخی آدمها تهیه و ارسال نامه به مدیرشان نصف روز طول میکشد. ممکن است برخی از افراد برای تصمیمگیری درباره برنامه سفر، در تعطیلات سال نو، به شش ماه زمان نیاز داشته باشند! این آدمها دچار فلج تحلیلی هستند.
برای چنین آدمهایی همه مسائل درجهاهمیت یکسانی دارند و نیازمند بررسی دقیق و با جزئیات هستند. این افراد مدام گزینههای ممکن را بررسی میکنند و همیشه نگران موانع احتمالی هستند. مغز این افراد برای بررسی احتمالهای بیپایان، مدام در تکاپوست. اینچنین است که برای تصمیمگیری درباره قرار عصر جمعه به اندازهٔ تصمیمگیری درباره مسئله مهم و تأثیرگذاری مثل پذیرش پیشنهاد شغلی، انرژی صرف میکنند. وقتی پای آدمهای مهم مانند مدیر ارشد یا همسر در میان باشد وضعیت حتی بدتر هم میشود؛ چون نگرانی دیگری بابت دادن پاسخی که آنها را ناراحت کند هم به ماجرا اضافه میشود. در چنین حالتی، فرد همیشه مضطرب است. همه میدانیم که اضطراب مداوم چقدر آسیبزا است.
اهمیت تصمیم را تعیین کنید
این اولین قدم برای اجرا است. سعی کنید بین تصمیمات مهم و موارد به ظاهر غیر جدی تر اولویت بندی یا تمایز قائل شوید. مواردی وجود دارد که افراد برای تصمیمات مهم خیلی خوب عمل می کنند، با این حال، در مورد تصمیمات روزمره دچار تردید می شوند. اگر یاد بگیرید تا اهمیت تصمیمات را در زندگی خود ارزیابی کنید، قادر خواهید بود تا زمانی که واقعاً لازم دارند را به آنها اختصاص دهید.
به عنوان مثال، شخصی می توانست درباره حرفه ای که می خواست داشته باشد، جایی که سرمایه گذاری کند، کسی که با او ازدواج کند و تعداد فرزندانی که می خواهد داشته باشد تصمیمات خیلی کار آمدی بگیرد. با این حال، او مجبور بود دوبار، سه بار و حتی دفعات بیشتری فکر کند تا بتواند تصمیم بگیرد کدام لباس را برای مهمانی بپوشد. در این مورد، اگر فرد سعی می کرد اهمیت هر تصمیم را مشخص کند، می توانست زمان بیشتری برای تصمیماتی که واقعاً ارزشمند هستند صرف کند.
اما، چطور می تواند تصمیمات را به موارد بزرگ و کوچک طبقه بندی کرد، یک مشکل عملی با یک راه عملی. این سوالات را از خودتان بپرسید:
آیا این تصمیم باعث تغییر زندگی ام می شود؟
آیا نتیجه تصمیمم از الان تا 6 ماه بعد همچنان مهم خواهد بود؟
بهترین و بدترین چیزی که می تواند بعد از تصمیم گیری رخ بدهد چیست؟
اگر پاسخ شما به دو سوال اول بله است، به سوال سوم بپردازید. در غیر اینطورت، به سرعت تصمیم گیری کنید؛ این تصمیم زیاد جدی ای نیست.
اهداف پشت تصمیم را شناسایی کنید.
توصیههایی که پیشتر به آنها اشاره شد، کمک میکنند از بروز فلج تحلیلی آگاه شوید و برای جلوگیری از آن اقدام کنید. اما هدف اصلی این است که بهطورکلی از فلج تحلیلی و اضطراب ناشی از آن پیشگیری کنیم. برای دستیابی به این هدف توصیههای زیر را در پیش بگیرید:
۱. تصمیمگیری سریع را تمرین کنید
این روش را بهعنوان آخرین راهحل بهکار ببرید. درمورد مسائل جزئی و روزمره، بهسادگی و بدون نگرانی از پیامدهای آن، تصمیمهای سریع بگیرید. هوس کردید از بیرون غذا بگیرید؟ بگیرید. دوستی برای آخر هفته دعوتتان کرده است؟ قبول کنید. با تمرین تصمیمگیری سریع در مسائل کماهمیت، اعتمادبهنفستان هم تقویت میشود. هدف این است که بهتدریج، نگرانی و احساس ناخوشایندمان درباره تصمیمها و اقدامهای لحظهای و هیجانی زندگیمان را کاهش دهیم. تصمیم هیجانی، در چنین موقعیتهایی، سودمند است؛ زیرا باعث میشود از فلج تحلیلی بگذریم و خطر کنیم (هرچند کوچک باشد). با گذر زمان و تقویت اعتمادبهنفس و افزایش تجربهتان میتوانید این روش را در تصمیمهای مهمتر به کار ببرید.
۲. با کاملنبودن کنار بیایید
این کمالگرایی است که باعث میشود برای ارسال گزارش به مدیرتان تردید داشته باشید، بخواهید پیراهنتان را یک بار دیگر اتو بزنید یا شیشهٔ ماشینتان را چندباره تمیز کنید. دوباره میتوانید با گامهای کوچک شروع کنید. هدف کاهش سطح انتظارهایتان، کنارآمدن با خطا و اشتباه و تأیید این حقیقت است که همه مسائل به یک اندازه اهمیت ندارند.
۳. بر پایه حس درونیتان اقدام کنید
فلج تحلیلی ریشه در ذهن دارد. توجه به احساسات درونیمان در نقطه مقابل آن قرار دارد. این همان چیزی است که باعث میشود بخواهیم از بیرون غذا بگیریم یا برای پروژه کاری خاصی داوطلب شویم. پیش از اینکه ناخودآگاه، دستتان را بالا ببرید یا اسیر وسواس فکری درباره پیامدها شوید، بفهمید چه احساسی دارید. آیا واقعا دلتان میخواهد این کار را انجام دهید؟ پس بر پایه همان احساس رفتار کنید.
۴. جرئتورزی را تمرین کنید
هرچه بیشتر با احساسهای ناخوشایندتان کنار بیایید، بیشتر به هیجانها و حس درونیتان تکیه میکنید. در گام بعدی، باید جسارت داشته باشید، حرفتان را بزنید و احساسها و نیازهایتان را ابراز کنید. در این موقعیت هم از موارد کوچک شروع کنید و با مادر، رئیس و همسرتان رودررو شوید.
هرکسی میتواند با فلج تحلیلی مقابله کند. همانند دیگر اشکال اضطراب، روش مقابله با اینگونه اضطراب این است که برعکس آنچه مغز مضطربمان به ما پیشنهاد میدهد، عمل کنیم: پیشروی بهسوی مسائلی که دلیل نگرانیمان است و رسیدن به این نتیجه که آنچه گمان میکردیم، رخ نخواهد داد.