
هیچکس کامل نیست، اما گاهی ما با تعیین اهداف جاهطلبانه بهدنبال کمال میرویم. این کار فشار زیادی را به ما تحمیل میکند. فشاری که میتواند عملکرد شغلی ما را تحتتأثیر قرار دهد، ما را خسته و درمانده کند و حتی مانع دستیابی به اهداف شود. این فشارها خود را بهشکلهای مختلفی ازجمله داشتن توقعات بیشازحد از خودمان یا دیگران، نشان میدهند.
در مورد رابطهی کمالگرایی با فرسودگی تحقیقات زیادی انجام شده است. فرسودگی یک نوع سندروم است که در مواجه مستقیم و دراز مدت فرد با یک شرایط خاص به وجود میآید.
نتایج یک تحقیق نشان میدهد افکار و احساسات کمالگرایانه تاثیر مخرب دارند. نکتهی جالب این تحقیق رابطهی عمیق این دو عامل در محیط کاری بوده که به مراتب بیشتر از محیطهای دیگری چون ورزشی یا آموزشی است. در مورد چرایی این رابطه در تحقیق نکتهای اشاره نشده، با این حال میتوان حدس زد که در محیطهای کاری عملکرد افراد بر اساس کارآیی سنجیده میشود و چون کارآیی این افراد پایینتر از توقع خود به نظر میرسد عملکرد بالایی هم ندارند. افراد کمالگرا به جای ایجاد انگیزه در پیشبرد اهداف کاری، استرس بالایی متحمل میشوند.
از طرفی دیگر میتوان بانک اطلاعات اصناف کشور مثبت بین دو عامل کمالگرایی و فرسودگی را در سختی ترک کار جستجو کرد. در شرایطی که فرد خود را محبوس در زندان سازمان میبیند و نمیتواند به ایدهآل خود نزدیک شود، سرشکستگی در فرد ظهور میکند. شرایط بد اقتصادی و نبود شغلهای مناسب نیز به این بحران دامن میزنند.
مهمترین نتیجهی این تحقیق آن است که کمالگرایی یک رفتار مخرب در سازمان است و باید این رفتار را کنترل کرد. افراد کمالگرا باید بپذیرند که انجام کارها بدون هیچ خطایی امکانپذیر نیست و باید اهدافی منطقی و قابل دسترس تعریف کرد.
کمال گرا کسی است که به طور وسواسی میخواهد از همان اول همه چیز کامل باشد و حتی کوچکترین نقصی را قبول ندارند.
کمال گرایی ممکن است این یک آرزوی ایدهآل به عنوان یک کودک باشد، اما در دنیای کار گروهی، این مقوله میتواند یک کابوس باشد. همکاران خود را تصور کنید که سعی میکنند در اطراف یک همکار که نمیتواند کوچکترین عیب و ناهماهنگی را تحمل کند، حرکت کنند. هیچ کاری نمی توان کرد. در حالی که کمال گرایی به فرد خسارت وارد میکند، در صورتی که به حد افراط در محل کار به کار برده شود، آسیب زیادی به محیط کار وارد میکند.
کمالگرایی ویژگی اصلی انسانهای امروزی است. اغلب ما فشار کسب موفقیت را از دوران کودکی و نوجوانی تجربه میکنیم. توقع کسب نمرات عالی در مدرسه و همچنین رقابت برای ورود به بهترین مراکز آموزشی و ارائهٔ بهترین عملکرد در رقابتهای ورزشی و هنری، ازجمله فشارهایی هستند که در گذشته متحمل شدهایم. پس طبیعی است که همین ویژگی را در دوران بزرگسالی و در حرفهٔ خود نیز تجربه کنیم.
کمالگرایی مفهومی ذهنی است که معمولا با موفقیت مترادف نیست بهخصوص در مسائل کاری. پافشاری بر بهترین بودن، اغلب موجب ایجاد فشارهای غیرضروری و کاهش بازدهی خواهد شد.
کمالگرایی ذاتا بد نیست و داشتن استانداردهای شخصی بالا، رفتاری سالم و موجب پیشرفت است، اما کمالگرایی افراطی نهتنها تضمینی برای موفقیت شغلی نیست، بلکه بیشتر منجر به ناامیدی، کاهش اعتماد به نفس و ناراحتی میشود. اگر شما هدف غیرواقعگرایانهای را مانند پیشرفت شغلی در سه ماه اول ورود به کار جدید دنبال کنید، ناکامی در این راه منجر به تضعیف روحیه و عملکردتان خواهد شد.
رهایی از شر عاداتی که شما را وادار به کامل بودن میکنند، کار سادهای نیست. همچون هر عادت دیگری، رهایی از کمال گرایی افراطی نیز به زمان، صبر و تمرین نیاز دارد.
برای کاهش استرس ناشی از کمالگرایی شغلی، باید با شکستهای گاهوبیگاه کنار بیایید. پذیرش شکستها باعث ایجاد انعطافپذیری خواهد شد؛ پس با کارهای کوچکی که درادامه به آن اشاره میکنیم، فرصتهای جدیدی به وجود بیاورید و از شکستهایتان درس بگیرید:
هفتهای یک بار، نیم ساعت زودتر محل کارتان را ترک کنید یا ده دقیقه دیرتر در محل کار حاضر شوید.
ایمیلهای کاری را بدون سختگیری بخوانید و پیش از اینکه درگیر تجزیهوتحلیل بیشازحد شوید، سریعا به آنها پاسخ دهید.
حداقل برای یک آخر هفته به هیچکدام از ایمیلهای کاری جواب ندهید.
شاید این کارها درابتدا شما را عصبی و نگران کنند، اما با گذر زمان به کاهش استرس شما کمک میکنند و به شما یاد میدهند که حتی اگر اشتباه کنید، با درس گرفتن از آنها قویتر خواهید شد.
اکثر کمالگرایان با مشکل تعلل در تصمیم گیری روبهرو هستند. آنها میخواهند بهترین تصمیم ممکن را بگیرند، درنتیجه فشار روانی زیادی را به خود تحمیل میکنند. اگر این مشکل را دارید از راهکار پنج ثانیه استفاده کنید. هرگاه در تصمیمگیری دچار تعلل و تحلیل بیشازحد شدید، دست نگه دارید، نفسی عمیق بکشید و از پنج تا یک بشمارید و بلافاصله تصمیمگیری و اقدام کنید تا فرصتی برای بروز افکار نگرانکننده پیش نیاید.
اگر مدام از نتایج کارتان یا عملکرد همکاران خود ناراضی هستید، سعی کنید زاویهٔ نگاه خود را تغییر دهید و مسائل را از دریچهٔ جدیدی ببینید. مثلا اگر از نتیجهٔ پروژهای رضایت ندارید، از خودتان بپرسید: «آیا اگر شخص دیگری به این نتایج نگاه کند، او هم پروژه را شکستخورده خواهد دید؟» نگرش کمالگرایانه بسیار بسته است و تغییر زاویهٔ دید به کاهش برداشتهای منفی، خستگی و استرس شما کمک میکند.
پافشاری بر کمالگرایی، بهمرور خسارات بسیاری را به حرفهٔ شما وارد خواهد کرد؛ از طرفی تغییر افکار، رفتارها و دیدگاههایی که بر پایهٔ توقعات دستنیافتنی بنا شدهاند، کار آسانی نیست. بهجای این کار با اهداف امکانپذیر شروع کنید و مطمئن باشید که دستاوردهای بهظاهر کوچک شما به موفقیتهای بزرگی ختم خواهند شد. با بخشیدن خود و تعیین اهداف واقعگرایانه، اعتمادبهنفس و انعطافپذیری خود را تقویت کنید تا در حرفهٔ خود موفق شوید.